ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن فیروز عکی . وی شاعری زبردست و سواری چابک و در جنگ صفین با معاویه بود، و چون مبارز طلبید مالک اشتر بسوی او شد، و عکی این رجز برخواند:
یا صاحب الطرف الحصان الادهم
اقدم اذا شئت علینا اقدم
انا ابن ذی العز و ذی التکرم
سید عک کل عک فاعلم .
اشتر پیشدستی کرد و با ضربتی او را بکشت . (تهذیب تاریخ ابن عساکر ج 6 ص 378).
ترجمه مقاله