ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن مقاتل بن صالح أعور. وی از پدر خویش روایت کند و از او ابوالطیب احمدبن محمدبن اسماعیل منادی و ابوسهل بن زیاد و عبدالباقی بن قانع قاضی روایت کنند. وی بسال 287 هَ . ق . درگذشت . (تاریخ بغداد ج 9 ص 321). ابن حجر گوید وی از شیوخ ابن قانع است و از پدر خود روایت کند و دارقطنی گوید: حدیث وی قوی نیست . (لسان المیزان ج 3 ص 177).
ترجمه مقاله