ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن طلحةبن عبیداﷲ. وی از پدر خویش روایت کند. عسقلانی گوید: ابن معین او را در مجاهیل و ابن حبان وی را در ثقات شمرده است و ابن حبان گوید طلحةبن صبیح از وی روایت کند. (لسان المیزان ج 3 ص 164).
ترجمه مقاله