ترجمه مقاله

صالح

لغت‌نامه دهخدا

صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن صالح بن احمدبن عمربن احمد، صلاح الدین بن شهاب بن السفاح حلبی . مولد وی بسال 795 هَ . ق . بود و حاضر مجلس ایدغمش شد و از ابن صدیق روایت شنید و از نحو بهره گرفت و هنگامی که پدر وی تولیت کتابت سر یافت درتوقیع (؟) دست مستقر شد و از وی نیابت کرد. او مردی محتشم و محبوب بود و خردی بکمال داشت و در طاعون جمادی الاَّخر سال 825 درگذشت . (اعلام النبلاء ج 5 ص 176).
ترجمه مقاله