ترجمه مقاله

صاین

لغت‌نامه دهخدا

صاین . [ی ِ ] (ع ص ) نگاهدارنده . متحفظ. || پرهیزکار : در مواضی ایام دهقانی بوده است صاین ومتدین و متورع و متقی . (سندبادنامه ص 129). رجوع به صائن شود. || در مغولی بمعنی نیک است . (تعلیقات ادگار بلوشه بر جامع التواریخ رشیدی ص 28).
ترجمه مقاله