صبحدم آسا
لغتنامه دهخدا
صبحدم آسا. [ ص ُ دَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) به مانندصبحدم . به کردار صبحدم . همانند دم صبح :
دلهای گرم تب زده را شربتی کنم
ز آن خوش دمی که صبحدم آسا برآورم .
دلهای گرم تب زده را شربتی کنم
ز آن خوش دمی که صبحدم آسا برآورم .
خاقانی .