صبح خوان
لغتنامه دهخدا
صبح خوان . [ ص ُ خوا / خا ] (نف مرکب ) (مرغ ...) بلبل :
ز پرده ناله ٔ حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی .
چه حالت است که گل در سحر نماید روی
چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد.
ز پرده ناله ٔ حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی .
حافظ.
چه حالت است که گل در سحر نماید روی
چه آتش است که در مرغ صبح خوان گیرد.
حافظ.