ترجمه مقاله

صبور

لغت‌نامه دهخدا

صبور. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرگاه بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. 7هزارگزی جنوب ماسور. 7هزارگزی جنوبی اتومبیل رو خرم آباد به اندیمشک ، کوهستانی ، معتدل ، مالاریائی ، سکنه 150 تن . آب از چشمه ها، محصول غلات ، تریاک ، حبوبات ، پشم ، لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری ، راه مالرو. ساکنین از طایفه ٔ میر بهاروند میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ترجمه مقاله