ترجمه مقاله

صداع کردن

لغت‌نامه دهخدا

صداع کردن . [ ص ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سردرد آوردن . سردرد آوردن بر اثر بانگ و فریاد :
حریف جنگ گزیند تو هم درآور جنگ
چو سگ صداع کند تن مزن برآور سنگ .

مولوی .


ترجمه مقاله