ترجمه مقاله

صدرآباد

لغت‌نامه دهخدا

صدرآباد. [ ص َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش اردکان متصل براه فرعی اردکان . جلگه ، گرم ، معتدل ، مالاریائی . دارای 285 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات ، کنجد، پسته . شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی زنان ، کرباس بافی . راه فرعی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
ترجمه مقاله