صدمردهلغتنامه دهخداصدمرده . [ ص َ م َ دَ / دِ ] (ص نسبی مرکب ، ق مرکب ) بقدر صدمرد. به اندازه ٔ صد مرد : اگر زاید بود صدمرده کوشدکه تو بیرون کنی تا او بپوشد.نظامی .