ترجمه مقاله

صرب

لغت‌نامه دهخدا

صرب . [ ص َ ] (ع اِ) صمغ سرخ . (مهذب الاسماء). صمغ. || رنگ سرخ صمغ درخت طلح . (منتهی الارب ). || شیرهای ترش . || شیر که در مشک نگاه دارند. شیر دوشیده برشیر خفته ٔ ترش . (منتهی الارب ). شیر که در مشک کرده توشه سازند آن را. (منتهی الارب ). || (مص ) شیر بر هم دوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || جمع کردن شیر در مشک تا ترش شود. || بول بازداشتن . نگاه داشتن بول . || بستن شکم کودک از روان شدن تا فربه شود. باز داشتن بول را و بندکردن بقابضات تا فربه شود. (منتهی الارب ). || گیاه خوش و برگزیده آوردن زمین . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله