ترجمه مقاله

صرح ممرد

لغت‌نامه دهخدا

صرح ممرد. [ ص َ ح ِ م ُ م َرْ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قصر رخشان و ساده و هموار. (آنندراج ). || کنایت از فلک است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : گفتی که صرح ممرد است یا جوشن مزرد. (سندبادنامه ص 121). و شعوری در لسان العجم آن را صرح ممدد ضبط کرده است .
ترجمه مقاله