ترجمه مقاله

صرخاب

لغت‌نامه دهخدا

صرخاب . [ ص ُ ] (اِخ ) طبری . رئیس فرقه ای از زیدیه . الخشبیة. اصحاب صرخاب الطبری ، و وقت خروج سلاح ایشان از چوب بود. (بیان الادیان ص 34). ظاهراً کلمه معرب سرخاب است : خشبیه یا سرخابیة پیروان سرخاب طبری از فرق زیدیه که بکمک مختاربن ابی عبیده ٔ ثقفی خروج کردند و چون سلاحی جز چوب (خشب ) نداشتند به این نام خوانده شده اند و برخی گفته اند که چون ایشان چوبه ٔ داری را که زیدبن علی بر آن آویخته شد نگهداری کرده بودند به این اسم خوانده شده اند. (ضمیمه ٔ ترجمه ٔ ملل و نحل شهرستانی از جلالی نائینی ص 15) (مفاتیح العلوم خوارزمی ).
ترجمه مقاله