ترجمه مقاله

صرفندی

لغت‌نامه دهخدا

صرفندی . [ ص َ ف َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن محمدبن ابراهیم بن محمدبن نعمان انصاری . وی به دمشق و جز دمشق از ابوعمرو موسی بن عیسی بن منذر حمصی حدیث گفت . از وی ابوالحسن بن احمدبن عبدالرحمان ملطی روایت کند. ابوالحسین رازی به دمشق از وی حدیث نوشت و گوید وی از مردم صرفندة است و آن حصنی است بین صور صیداء بر ساحل و بسیار به دمشق می آمد و بیرون می شد. (معجم البلدان ذیل صرفندة).
ترجمه مقاله