ترجمه مقاله

صری

لغت‌نامه دهخدا

صری . [ ص َ را ] (ع اِ) بقیه ٔ چیزی . (منتهی الارب ). || (ص ) لبن ٌ صری ؛ شیر برگشته مزه . (منتهی الارب ). || آب ایستاده ٔ رنگ و بوی برگردانیده . (منتهی الارب ). || (مص ) صری الماء صری ً؛ برگشته رنگ و بوی گردید. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله