ترجمه مقاله

صفائحی

لغت‌نامه دهخدا

صفائحی . [ ص َ ءِ ] (ع ص نسبی ) منسوب به صفائح . || (اِ) طلق یا چیز دیگر که ورقه ورقه باشد : عنبر صفائحی ؛ زرنیخ صفائحی . طلق صفائحی : و اجودها الصفائحی الذی یستعمله النقاشون . (دزی ج 1 ص 835 از ابن بیطار). واجوده ما کان ذاصفائح . (همان صفحه از همان کتاب ).
ترجمه مقاله