ترجمه مقاله

صفرآباد

لغت‌نامه دهخدا

صفرآباد. [ ص َ ف َ ](اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . در 14هزارگزی خاور کوزران . کنار رودخانه ٔ مرک . دشت . سردسیر. دارای 80 تن سکنه . مسلمان . آب آن از رود مرک .محصول آنجا غلات ، حبوبات ، دیم ، لبنیات . شغل اهالی زراعت ، گله داری . راه مالرو دارد. تابستان اتومبیل میتوان برد. یک قهوه خانه کنار راه دارد. زمستان گله داران حدود نفت شاه میروند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
ترجمه مقاله