ترجمه مقاله

صفرآباد

لغت‌نامه دهخدا

صفرآباد. [ ص َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز. در 3هزارگزی جنوب مسجدسلیمان کنار راه اتومبیل رو مسجدسلیمان به هفتگل . کوهستانی . گرمسیر. دارای 180 تن سکنه . آب آن از کارون بوسیله ٔ لوله . محصول آنجا غلات . شغل اهالی کارگری شرکت نفت ، زراعت و گله داری است . چاه نفت دارد. ساکنین از طایفه ٔ هفت لنگ بختیاری هستند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
ترجمه مقاله