ترجمه مقاله

صفرلو

لغت‌نامه دهخدا

صفرلو. [ ص َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل . در 21هزارگزی شمال گرمی و 9هزارگزی شوسه ٔ گرمی به بیله سوار. کوهستانی . گرمسیر. سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ترجمه مقاله