صفنلغتنامه دهخداصفن . [ ص ُ ](ع اِ) خنور از چرم که در وی آب کنند. (منتهی الارب ). || توبره ٔ شبان و شتربان که زاد و اسباب خود در وی نهند. (منتهی الارب ). رجوع به صفنة شود.