ترجمه مقاله

صفیح

لغت‌نامه دهخدا

صفیح . [ ص َ ] (ع ص ، اِ) آسمان یا آسمان بالائین . (منتهی الارب ). || روی پهناور از هر چیزی . (منتهی الارب ). وجه کل شی ٔ عریض . (اقرب الموارد). || پوست روی . (مهذب الاسماء). || تخته ٔ در. ج ، صفایح . || سنگ پهن . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله