ترجمه مقاله

صلود

لغت‌نامه دهخدا

صلود. [ ص ُ ] (ع مص ) آواز دادن چقماق و آتش ندادن . (منتهی الارب ). کندشدن آتش زنه . (تاج المصادر بیهقی ). بیرون نامدن آتش آتش زنه . (مصادر زوزنی ). || بخیل گردیدن . (منتهی الارب ). ندادن چیزی سائل را. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله