صورتکده
لغتنامه دهخدا
صورتکده . [ رَ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) صورتخانه .نگارستان . || بتکده . بتخانه :
گر به صورتکده آئی به چنین جلوه گری
سر تصویر به تعظیم قدت خم گردد.
گر به صورتکده آئی به چنین جلوه گری
سر تصویر به تعظیم قدت خم گردد.
محمداسحاق شوکت (از آنندراج ).