ترجمه مقاله

صورت آرا

لغت‌نامه دهخدا

صورت آرا. [ رَ ] (نف مرکب ) صورت آراینده . صورت نگار. نقاش :
گفت منذر به کارفرمایان
تا به پرگار صورت آرایان ...

نظامی .


رجوع به صورت آرائی شود.
ترجمه مقاله