ترجمه مقاله

صورت جسمی

لغت‌نامه دهخدا

صورت جسمی . [ رَ ت ِ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صورت جسمیه . و آن جوهر حال در هیولای اول است و آنرا طبیعت مقداریه نیز نامند و به اعتبار مبداء بودن آن حرکت و سکون ذاتی را صورت طبیعیه نیز نامند و به اعتبار تأثیر آن در غیر، قوه نامیده شود. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). جوهر ممتد در همه ٔ ابعاد که به حس درآید. (تعریفات ). جوهر بسیط لاوجود لمحله دونه قابل للابعاد الثلاثة المدرکة من الجسم فی بادی النظر. (تعریفات ).
ترجمه مقاله