ترجمه مقاله

صوغر

لغت‌نامه دهخدا

صوغر. [ ] (اِخ ) (کوچک ) یکی از شهرهائی است که در (سفر پیدایش 13:10) شهرهای وادی مشهور است که در اول آن را بالع میگفتند (سفر پیدایش 14:2 و 8) و در وقتی که شهر همجوار آن به حکم حضرت الهی خراب شد این شهر برپا مانده ، لوط بدانجا پناهید (سفر پیدایش 19:20-30) و از جمله شهرهائی بود که موسی آن را از قله ٔ کوه فسجه مشاهده فرمود (سفر تثنیه 34:3) و حضرت اشعیا و ارمیا آن را از جمله شهرهای موآب میشمرده اند (اشعیاء 15:5 ارمیا 48:34) اما درباره ٔ موقع صوغر علما را اختلاف است و اکثری از مدققین من جمله بطلیموس و یوسیفوس و اوسبیوس و جرم و غیره برآنند که در نزدیکی ساحل دریای مرداب یعنی در طرف جنوب شرقی آن واقع بوده و بعضی برآنند که ساحل دریاچه که در میانه لسان و دشت واقع است موقع شهر مسطور میباشد... و برخی دیگر برآنند که صوغر همان صیاغه میباشد که درنزدیکی کوه بنا شده است و دیگران بر آنکه صوغر در قرب تل قطائی در همواره دشت شطیم واقع بوده و بعضی راگمان چنان است که صوغر تل شاغور است که بمسافت سفر دو ساعت در جنوب تمرین میباشد. (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله