ترجمه مقاله

ضاجع

لغت‌نامه دهخدا

ضاجع. [ ج ِ ] (ع ص ، اِ) جای خم وادی . ج ، ضواجع. || گول . (منتهی الارب ). نادان . (منتخب اللغات ). || ستاره ٔ مایل بغروب . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || مرد بر پهلو خوابیده . || کاهل بسیار خسبنده و ملازم خانه و مقیم در آن بجهت عجز یا بزرگی . (منتهی الارب ). ج ، ضواجع.
ترجمه مقاله