ترجمه مقاله

ضریس

لغت‌نامه دهخدا

ضریس . [ ض َ ] (ع ص ، اِ) چاه به سنگ برزیده . (مهذب الاسماء). چاه به سنگ برآورده . (منتخب اللغات ). چاه گرداگرد از سنگ برآورده . || مهره های پشت . (منتهی الارب ). مهره ٔ استخوانهای پشت . (منتخب اللغات ). || سخت گرسنه . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). ج ، ضَراسی . || خرما. (منتهی الارب ). || غوره ٔ خرما. || نان کعک آمیخته . گویند: اضرسنا من ضریسک ؛ ای التمر و البسر و الکعک . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله