ترجمه مقاله

ضم

لغت‌نامه دهخدا

ضم . [ ض َم م ] (ع اِ) ضَمّه . پیش (حرکت ).«». اعراب در بر. (مهذب الاسماء). نام حرکت که آن راپیش گویند مگر در کلمه ٔ مبنی . و بدان که حرکت پیش را ضم از آن نامند که به ضم الشفتین یعنی فراهم آمدن هر دو لب حاصل می شود. (غیاث ) (آنندراج ) :
ز ضم نهادند اعرابش از چه شد مکسور
بجزم کردند او را چرا بود مُدغم .

مسعودسعد.


ترجمه مقاله