ضواربلغتنامه دهخداضوارب . [ ض َ رِ ](ع ص ، اِ) ج ِ ضارب . (منتهی الارب ). زننده و تپنده .- عروق ضوارب ؛ شرائین .- عروق غیرضوارب ؛ اورده . رگ .