ترجمه مقاله

ضوج

لغت‌نامه دهخدا

ضوج . [ ض َ ] (ع مص )میل کردن . (منتهی الارب ). || میل کردن تیراز هدف . (منتخب اللغات ). چسبیدن تیر از نشانه . برگردیدن تیر از نشانه . (منتهی الارب ). || فراخ گردیدن . (منتهی الارب ). فراخ شدن . (منتخب اللغات ).
ترجمه مقاله