ضیاحلغتنامه دهخداضیاح . [ ض َ ] (ع ص ) شیربسیارآب . (مهذب الاسماء). شیر تنک آب آمیخته . ضیح . (منتهی الارب ). لبن رقیق ممزوج . (فهرست مخزن الادویه ).