ترجمه مقاله

ضیاع

لغت‌نامه دهخدا

ضیاع . [ ض َ ] (ع اِ) زن و فرزندان و هرکه در نفقه و مؤنت او باشد. هر ضعیف و نیازمند که در امور و حوائج خود محتاج او بود. (منتهی الارب ). || عیال . || آنکه افتقاد نداشته باشد. (منتخب اللغات ). || هلاک . (منتهی الارب ). || نوعی از بوی خوش . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || وام . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله