ترجمه مقاله

طاجن

لغت‌نامه دهخدا

طاجن . [ ج ِ / ج َ ] (معرب ، اِ) تابه که در آن بریان کنند. طیجن ، و هر دو معرّب است . لان ّ الطاءَ والجیم لایجتمعان فی الکلام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تابه ٔ روغن جوشی . (دهار). تابه که چیزی بر آن بریان کنند. (غیاث از شرح نصاب ). فمما اخذوه (ای العرب ) من الفارسیة: الطیجن و الطاجن ُ و اصله طابق . (جمهره ٔ ابن درید به نقل سیوطی در المزهر). و گمان میکنم طاجن و طیجن معرب تیان پارسی باشد و طابق معرّب تابَه و تاوه ٔ پارسی . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله