ترجمه مقاله

طارق

لغت‌نامه دهخدا

طارق . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمیرة. وی در یکی از ایام معروف عرب «یوم طخفة» اسب قابوس پسر نعمان بن منذر را با تیر بزد و آن راپی کرد. خواست موی پیشانی قابوس را هم بسترد، قابوس گفت ستردن موی پیشانی پادشاهان نه سزاست . طارق دست از این اندیشه بازداشت و ساز سفر او را آماده کرد و بنزد پدرش روانه ساخت . (عقدالفرید چ مصرج 6 ص 87).
ترجمه مقاله