طاقدیس
لغتنامه دهخدا
طاقدیس . (ص مرکب ، اِ مرکب ) به معنی طاق مانند، چه دیس مانند را گویند. (برهان ). و رجوع به دیوان رودکی چ نفیسی ص 1110 شود. || صفه ٔ حضرت سلیمان . (برهان ). || تیزی پیش عمارت . || ایوان پادشاهان . (برهان ) :
دست بهشت صدر او دست قدر بخدمتش
گنبد طاقدیس را بسته بطاق چاکری .
در خطبه شاه کیوان خوانیش وگر بجوئی
در زیر طاقدیسش کیهان تازه بینی .
دست بهشت صدر او دست قدر بخدمتش
گنبد طاقدیس را بسته بطاق چاکری .
خاقانی .
در خطبه شاه کیوان خوانیش وگر بجوئی
در زیر طاقدیسش کیهان تازه بینی .
خاقانی .