ترجمه مقاله

طامة

لغت‌نامه دهخدا

طامة. [ طام ْ م َ ] (ع اِ) روز قیامت ، بدان جهت که غالب و فوق همه چیزهاست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). در لغت روز قیامت را گویند کما فی الصراح . (کشاف اصطلاحات الفنون ). نامی است رستاخیز را. (مهذب الاسماء). قیامت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 66). روز جزا. یوم البعث . یوم النشور. یوم الحساب . روز شمار. روز بازخواست . روز حشر. روز قیام . یوم الیقین . || بلا، که غالب و فوق همه ٔ بلاها باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). داهیه . (مهذب الاسماء). سختی .
- طامه ٔ کبری ؛ بلای بزرگ : بحصانت آن حصن ، از صدمه ٔ اولی ، و طامه ٔ کبری محترس شد. (ترجمه ٔتاریخ یمینی ص 159). سیم آنکه ، طامه ٔ کبری ، و موجب شقاوت و خسران عقبی است تصحیح این وجه سقیم را. (جهانگشای جوینی ).
- || حادثه ٔ بزرگ . کاری سخت .
- || روز قیامت : چنین حالها میبود، و فترات می افتاد، و دل امیر بر اعیان تباه میشد، تا آنگاه که «الطامةالکبری »، پیش آمد. (منظور حمله ٔ سلاجقه بوده ). (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 627). چون کار بر این جمله قرار گرفت ، الطامةالکبری آن بود که نماز دیگر آن روز که امیر به گرگان رسید... دو سوار از آن بوالفضل سوری دررسیدند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 477).
ترجمه مقاله