ترجمه مقاله

طاهر

لغت‌نامه دهخدا

طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن هلال . ابن اثیر در ضمن حوادث سال 404 هَ . ق . ذیل ذکر استیلای طاهربن هلال بر شهر زور آرد: درباره ٔ کیفیت شهر زور یاد کردیم که بَدْربن حسنویه آن را تسلیم سردار سپاهیان کرد و وی عمال و جانشینان خود را در آن شهر برگماشت ولی در این سال طاهربن هلال بن بدر بشهر زوررفت و با لشکریان فخرالملک که در آن شهر بودند پیکار کرد و شهر را از آنان در ماه رجب بازستد. و چون وزیر از این خبر آگاه شد فرستاده ای نزد طاهر گسیل کرد و او را مورد نکوهش قرار داد و امر کرد کسانی را که از یاران وی اسیر کرده آزاد کند. طاهر فرمان او را پذیرفت و شهر زور همچنان در تصرف وی بود تا ابوالشوک با او به جنگ پرداخت و شهر را از وی باز گرفت و آن را به برادرش مهلهل سپرد. (از تاریخ کامل ابن اثیر ص 101 ج 9). و رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 400 شود.
ترجمه مقاله