ترجمه مقاله

طاهر

لغت‌نامه دهخدا

طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن یحیی النار بن حسن بن جعفر الحجةبن عبیداﷲ الاعرج بن حسین الاصغربن علی زین العابدین بن حسین بن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام ، کنیتش ابوالقاسم ، و جدّ شرفاء مدینه ٔ طیبه بوده است . (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 600) و او را طاهربن یحیی العلوی نیز میگویند. و رجوع به ابوالقاسم طاهر در همین لغت نامه و جامعالتواریخ (نشور المحاضره ) تألیف قاضی ابوعلی تنوخی ص 246 شود.
ترجمه مقاله