ترجمه مقاله

طبئیل

لغت‌نامه دهخدا

طبئیل . [ طَ ] (اِخ ) (به معنی خداوند نیکوتر است ). || پدر شخصی که عساکر فقح بن رملیاه با خود قرار داده بودند و او را برای سلطنت یهودا اختیار کردند. (اشعیا 7:6).
|| طبیل که از جانب ارتحشستای پادشاه در سامره میبود. (عزرا 4:7). رجوع به ایران باستان ج 2 ص 947 شود.
ترجمه مقاله