ترجمه مقاله

طحو

لغت‌نامه دهخدا

طحو. [ طَح ْوْ ] (ع مص ) گستردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گسترانیدن . (دهار). بگسترانیدن . (تاج المصادربیهقی ). مثل الدحو. (زوزنی ). || گسترده شدن . || به درازا کشیدن . || خفتن بر پهلوی چپ . || خفتن . || رفتن . یقال : ماادری این طحا؛ ای ذهب َ. || بردن چیزی دل کسی را. || دور گردیدن . || هلاک شدن . || اندوهگین گردیدن . || بر روی افکندن مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || و الطحی لغةٌ فیه . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله