ترجمه مقاله

طخشیقون

لغت‌نامه دهخدا

طخشیقون . [ طَ ] (معرب ، اِ) صاحب برهان گوید: نام داروئی است بلغت رومی که آنرا از مُلک ارمن آرند و پیکان تیر و بیشتر اسلحه ٔ جنگ را بدان زهرآلود سازند - انتهی . ظاهراً اصل این کلمه طخیقون یا طخسیقون یونانی بمعنی مطلق سم است ، و شاید وقتی این کلمه معنی خاص سم محصول ارمنیه و مخصوص زهراب دادن پیکان و جز آن میداده است . و طفشیقون نیز گویند. و تأویل آن قوسی بود، از بهر آنکه آن دوائی است که اهل ارمن پیکان را به وی زهرآلود کنند و در جنگها بکار برند و حلتیت پادزهر وی است . (اختیارات بدیعی ). دوای سمی است که بلاد ارمن پیکان را به آن آب داده و زخم آن کشنده باشد، از جمله ٔ یتوعات است ، و برگش شبیه به برگ کبر و پرشیر و بغایت تند، و ضمادش جهت قوبا نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). حلتیت پادزهر آن است شرباً، و ضماد بموضع جراحت آن . (مخزن الادویه ). و طخسیقون با سین هم آمده است ، و آن ماده ای است که قدما تیر را بدان زهرآگین میکردند و این بیشتر معمول مردم ارمینیه بود.
ترجمه مقاله