طرائف
لغتنامه دهخدا
طرائف . [ طَ ءِ ] (ع ص ، اِ) طرایف . ج ِ طریفة. چیزهای لطیف و خوش . (آنندراج ). || مالهای نو. (آنندراج ) :
بپذرفت چیزی که آورده بود
طرائف بد و بدره و برده بود.
ز چیزی که باشد طرائف بچین
ز زرینه و اسب و تیغ و نگین .
- طرائف ِ حدیث ؛ برگزیده های آن .
بپذرفت چیزی که آورده بود
طرائف بد و بدره و برده بود.
فردوسی .
ز چیزی که باشد طرائف بچین
ز زرینه و اسب و تیغ و نگین .
فردوسی .
- طرائف ِ حدیث ؛ برگزیده های آن .