ترجمه مقاله

طراد

لغت‌نامه دهخدا

طراد. [ طَرْ را ] (اِخ ) اسعدبن ابراهیم . وی بسال 1835 م . در بیروت قدم به عرصه ٔ وجودنهاد و در مدرسه ٔ امریکائیان به آموختن علوم پرداخت و با شیخ ناصیف یازجی رفت و آمد بسیار داشت . او را چندین قصیده است که در روانی و استواری آن قصائد را به پیروی و سبک شیخ مزبور ساخته و پرداخته است . در سال 1872 م . به کشور مصر آمد و در اسکندریه و زفتی و منصوره بشغل بازرگانی مشغول شد و هم در این شغل بود تا در سال 1891 م . وفات یافت . وی را اشعار بسیاری است که معظم آن را یکی از خویشان او بعد از مرگش در دیوانی گرد آورد. مقالات ادبیه ٔ وی در مجله ٔ الجنان که مدیر آن معلم پطرس بستانی بود نشر شده است . دیوان وی که در زندگانی خویش به معیت برادرزاده اش فضل اﷲ طرادگردآوری شده و قریب به پانصد بیت میباشد، بوسیله ٔ نجیب ابراهیم طراد در بیروت طبع و نشر شده است . و نیزاندکی دیگر از اشعار وی در سال 1899 م . به اسکندریه بطبع رسیده است . (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1236).
ترجمه مقاله