ترجمه مقاله

طراد

لغت‌نامه دهخدا

طراد. [ طَرْ را ] (ع ص ، اِ) کشتی خرد شتابرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت راننده . || قایق (بیضی شکل بخلاف قُفَّه که مدور است ). || جای فراخ . سطح هموار وسیع. || آنکه قرائت را بر مردمان دراز کند که گویا طول قرائت مردمان را میراند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). من یطول علی الناس القراءة حتی یطردهم . (اقرب الموارد). || روز دراز. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله