ترجمه مقاله

طراق

لغت‌نامه دهخدا

طراق . [ طِ ] (اِخ ) از قصور قفصه ٔ افریقا در نیمه ٔ راه قفصه بسوی فنج الحمام واقع است برای کسی که عازم قیروان باشد. شهری بزرگ و آباد است ، دارای مسجد جامع و بازار معمور و کساء طراقی که جامه ای است مرغوب از صادرات آن شهر است و بیشتر بمصر میفرستند. این شهر پسته ٔ بسیار دارد. (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 38). و در شرح کلمه ٔ قفصه باز در معجم البلدان آمده : از قصور قفصه شهر «طراق »است شهری است بسیارحصین . حصاری از خشتهای بس بزرگ بر گرد آن ساخته اند؛ هر یک پاره ٔ خشت آن به درازای ده وجب است . یوسف بن عبدالمؤمن از سلسله ٔ موحدین بر اثر نافرمانی اهالی آن شهر را با خاک یکسان ساخت . (معجم البلدان ج 7 ص 138). و رجوع به فرهنگ شعوری شود.
ترجمه مقاله