ترجمه مقاله

طرب سرای

لغت‌نامه دهخدا

طرب سرای . [ طَ رَ س َ ] (اِ مرکب ) طربخانه :
طرب سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار مَنَش مهندس شد.

حافظ.


طرب سرای وزیر است ساقیا مگذار
که غیر جام می آنجا کند گرانجانی .

حافظ.


ترجمه مقاله