ترجمه مقاله

طرمة

لغت‌نامه دهخدا

طرمة. [طَ / طِ / طُ م َ ] (ع اِ) گوی لب بالائین . (منتهی الارب ). و گوی لب پائین را تُرْفة نامند و طرمتان تثنیه ٔ آن است ولی لفظ طرمة را بجای تُرْفة غلبه داده اند و گویند طرمة آبله ای است که در وسط لب بالا پدید آید.در بعض کتب اصول لغت چنین است و در اساس آمده است که : هو ملیح الطرمتین . و آن دو سپیدی است در وسط دو لب که سپیدی لب پائین را طرمة و ازآن ِ لب بالا را تُرْفة گویند ولی طرمتین علم شده است . (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله