ترجمه مقاله

طسوج

لغت‌نامه دهخدا

طسوج . [ طَس ْ سو ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ دشتی ، در جنوب شرقی دهدشت ، طول 54 و عرض 15 کیلومتر، حد شمالی فراشبند، حد جنوبی سناوشنبد، حد شرقی محال چهارگانه ،حد غربی بلوک ، هوای آن گرم و اراضی آن بی آب و بیحاصل . مرکز و ناحیه ٔ آن تنگ باغ . (جغرافیای سیاسی کیهان صص 80 - 81). میانه ٔ شمال و شرق کاکی است ، درازی آن از سیرگاه تا قریه ٔ درتک یازده فرسنگ و پهنای آن از نیم فرسنگ نگذرد. کشت کار این ناحیه دیمی است . با آنکه هوائی گرم دارد و رودخانه از آن میگذرد، هیچ درختی جز کُنار (در آنجا) یافت نشود و در کناره ٔ رودخانه ٔ آن دراج فراوان باشد. محدود است از جانب مغرب و جنوب به ناحیه ٔ ستارشنبه و قصبه ٔ ناحیه ٔ طسوج تنگ باغ است . دوازده فرسنگ در جانب مشرق کاکی است و این ناحیه مشتمل است بر یازده قریه ٔ آباد. (فارسنامه ٔ ناصری ).
ترجمه مقاله